به گزارش خبرنگار وب سایت لبخند خدا؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدابولفتح دعوتی متولد ۱۳۱۶ خرمآباد پس از اتمام تحصیلات کلاسیک در سایه شرکت در مجالس اخلاقی استاد عراقچی همدانی، مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی و مرحوم حاج آقاحسین قمی به تحصیلات حوزوی روی آورد و پیش از همه با قرآن و معانی ومعارف آن انس گرفت. وی در حوزههای گوناگون ادبیات عرب، درس خارج، تفسیر قرآن و … از اساتیدی همچون مرحوم نحوی، مرحوم حضرت آیتالله ستوده، اعتمادی، مشکینی، حقی، سلطانی، حضرت آیات بروجردی (ره)، گلپایگانی، شریعتمداری، امام خمینی(ره)، محقق داماد و علامه طباطبایی (ره) بهره گرفت. وی طی این سالها چه در دوره قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن به فعالیتهای فرهنگی پرداخت. به ویژه اینکه قبل از پیروزی انقلاب با وجود شرایط خفقان توانست چندین سال و بدون وقفه و با شمارگان بالا مجله کودک و پیام شادی را منتشر کند. به همین بهانه با وی به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
وب سایت لبخند خدا ــ آقای دعوتی از چگونگی شکلگیری نشریه پیام شادی شروع کنیم و اینکه چرا به این فکر افتادید که یک نشریه ویژه کودکان و نوجوانان منتشر کنید؟
حدود سال ۱۳۵۰ در جامعه تعلیمات اسلامی کار میکردم و با مدارس اسلامی همکاری داشتم، در جلساتی که با مدیران مدارس داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که باید با تهاجم فرهنگی غرب مقابله کنیم، زیرا در آن ایام مجله «پیک دانشآموز» از سوی انتشارات آمریکایی فرانکلین به صورت هفتگی در تمامی مدارس توزیع میشد، این مجلات با بودجههای هنگفت و در راستای گسترش فرهنگ غربی با بهترین طراحی منتشر میشد و برنامهها و اهداف دیگری را هم در زمینه تغییر محتوای کتابهای درسی دنبال میکردند و برای اجرای آن برنامه منسجمی داشتند تا مسائلی را به دانشآموزان آموزش دهند که ما آن را جایز نمیدانستیم، البته کتابهای درسی بسیاری را مطابق با اهداف خود چاپ کرده بودند، اما با وقوع پیروزی انقلاب اسلامی نتوانستند به اهداف خود برسند و آن کتابها خمیر شد.
در واقع مؤسسه آمریکایی فرانکلین بازوی تبلیغاتی آنها بود که این اهداف را دنبال میکرد؛ از این رو در جلساتی با حضور افرادی مانند آقایان فکری، دادگستری، وجیهاللهی، آیتالله شاهآبادی و … تصمیم بر این شد که ما نیز باید مجلهای را برای مقابله با آن منتشر کنیم. از این رو ابتدا مجله کودک را منتشر کردیم و به تدریج در جریان این مجله، افراد بیشتری برای همکاری گردهم آمدند و توانستیم مجله دیگری به نام مجله پیام شادی را منتشر کنیم.
وب سایت لبخند خدا ــ این مجلات حاوی چه مطالبی بود؟
این مجلات حاوی مطالب گوناگون دینی، مذهبی، علمی، جدول و … بود و سعی میکردیم از مطالبی که برای این قشر سنی جذابیت دارد، استفاده شود.
وب سایت لبخند خدا ــ این مجلات در چه تیراژی و در کجا توزیع میشد؟
حدود سه هزار نسخه در هر شماره چاپ و در همه مدارس اسلامی که در سراسر کشور بود، توزیع میشد، این توزیع اندک بود، چون در ابتدای راه سیستم توزیع خاصی نداشتیم.
وب سایت لبخند خدا ــ در آن شرایط چطور اجازه انتشار این مجله را گرفتید؟
روزنامهای دولتی به نام «مرد مبارز» در خیابان منوچهری فعلی بود که از طریق آنها توانستیم مجله کودک را منتشر و توزیع کنیم و اسم فردی را هم در آن ذکر نمیکردیم و وقتی این مجله با استقبال روبرو شد با برخی علمای قم مشورت کردیم که یک مجله رسمیتر منتشر کنیم و برای آن مجوز بگیریم و اما تلاشمان برای دریافت مجوز بدون ثمر ماند به همین جهت از بیت آقای گلپایگانی اقدام کردیم، باز هم اجازه ندادند، از طریق آقای مکارم شیرازی و دفتر مکتب اسلام اقدام کردیم، باز هم موفق نشدیم. سپس دوستانی پیشنهاد کردند که با آقای عباسی، داماد آقای شریعتمداری صحبت کنم تا شاید او بتواند در این زمینه ما را یاری دهد و او توانست پس از یک ماه مجوز انتشار این مجله را کسب کند.
وب سایت لبخند خدا ــ عدم صدور مجوز به دلیل جهتگیریهای دینی و مذهبی مجله بود یا دلیل دیگری داشت؟
بله، در آن زمان نمیخواستند چنین مجلاتی با رویکرد دینی و مذهبی منتشر شود، زیرا اگر این مجله به دست علما منتشر میشد، اهمیت بیشتری پیدا میکرد و همه توجهها را به خود جلب میکرد اما بألاخره پس از تلاش فراوان و رایزنیهای گوناگون مجوز این مجله صادر شد.
وب سایت لبخند خدا ــ چرا عنوان مجله را پیام شادی انتخاب کردید؟
چون اسم سخت و ثقیلی نبود و باعث حساسیت هم نمیشد و اولین شماره آن حدود سال 50 منتشر شد و در آن زمان در هر شماره حدود 100 هزار نسخه منتشر میشد که تیراژ بسیار بالایی بود. دارالتبلیغ فعلی در قم چاپ این مجله را برعهده داشت و این چاپخانه در ابتدا ساعاتی را برای انتشار این مجله اختصاص میداد، اما به تدریج که تعداد نسخهها افزایش پیدا کرد، یک ماشین چاپ مخصوص انتشار این مجله بود.
وب سایت لبخند خدا ــ محتوای این مجله چگونه تهیه میشد؟
بیشتر مقالات و داستانها و مطالب را خودم تهیه میکردم، برخی را مینوشتم و حتی برخی تصاویر را هم خودم طراحی میکردم و افرادی همچون حجتالاسلام محمد نقدی که اکنون رئیس مؤسسه ترجمان وحی است، نیز در این مجله با من همکاری میکرد و یا محمود حکیمی نیز برخی مواقع داستانهایی را در اختیارمان قرار میداد.
وب سایت لبخند خدا ــ چرا در این مجله بهعنوان اعضای تحریریه یا سردبیر و … نام کسی عنوان نمیشد؟
مشکلی با این موضوع نداشتیم که اسامی اعضای تحریریه درج شود، اما با قدری تأمل درباره اینکه به ما مجوز ندادند و این مجوز به کس دیگری و با رابطه اخذ شده بود تصمیم گرفتیم اسامی درج نشود زیرا نمیخواستم جزء همکاران حکومتی آن زمان به حساب بیایم و فقط به چاپ این مجله راضی بودم. هر چند این کار بسیار وقتگیر بود و در آن زمان به آقای شریعتمداری گفتم که حقالزحمهای را برای این امر درنظر بگیرد و او هم جواب داد، ما را به خرج انداختهاید و هر ماه هم هزینه بسیاری برای چاپ مجله میپردازیم. به هر حال من هم چندان دنبال این مسائل نبودم و به قول معروف جهادی کار میکردم.
وب سایت لبخند خدا ــ چاپ این مجله تا کی ادامه پیدا کرد؟
تا زمانی که انقلاب به پیروزی برسد این مجله منتشر میشد و بعد از آن به دلیل مشغلههایی که پیدا کردیم و اینکه دیگر موضوعیت چندانی نداشت، منتشر نشد، همچنین من در آن زمان دیگر با مدارس همکاری نمیکردم و این مسئله یکی از عواملی بود که چاپ این مجله ادامه نیافت.
وب سایت لبخند خدا ــ طی این سالهای انتشار مجله پیام شادی، هیچ مشکلی برای چاپ آن ایجاد نشد؟
نه، چون هم از لحاظ مجوز مشکلی نداشت و هم اینکه از انتشار مطالب حساسیتبرانگیز پرهیز میشد، چون جای مطالب سیاسی و … نبود و مخاطب آن کودکان و نوجوانان بودند و ما فقط هدفمان این بود که کودکان و نوجوانان از لحاظ اعتقادات دینی تضعیف نشوند.
وب سایت لبخند خدا ــ در پایان بفرمایید که پس از انقلاب فعالیتهای فرهنگیتان به چه شکلی ادامه یافت؟
بعد از پیروزی انقلاب به همراه دوستانی به تحلیل و بررسی مطبوعات میپرداختیم، زیرا بسیاری از آنها مواضع مشخصی نداشتند و تودهایها، دولت موقتیها و … حرفهای مختلفی میزدند و با تحلیل مطبوعات، نقدهایی درباره آنها در قالب مجله 50 – 60 صفحهای منتشر میشد و بسیار مورد استقبال بود. البته قبل و بعد از انقلاب با دفتر نشر فرهنگ اسلامی هم همکاری داشتم و کتابهایی با موضوعات گوناگون منتشر کردم و کتب بسیاری هم تألیف کردهام که حتی برخی بدون اجازه، آن را ترجمه و منتشر کردهاند.